شوالیه من :

هر روز غروب از روبرو حمله می کنی .

خورشید پشت سرت است و باد موافقت .

دستانم را سایبانی می کنم برای چشمانم ، شاید از دور سایه ای یا توهمی ....

از خودت می پرسم : بهتر نیست فردا چشمانم را ببندم و دستانم را در آسمان بالا بگیرم ؟

شاید اینبار تو مرا ببینی .

شوالیه سپید من ،

 به صلح بیاندیش .

نظرات 2 + ارسال نظر
گندمین جمعه 20 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:46 ب.ظ http://gandomin.com

قشنگ بود ...
خیلی!


فکر می کنم ، به سفیدی لباسش ....

دهن چهارشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:15 ق.ظ

بهتر است بجای شوالیه واژه ی تکاور بکار برد!!!!!!.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد