باران

باران می بارید

باران می بارید که خود را با حلقه های دود سیگارت دار زدم

برف می بارید

می بارید که دستانم را با ته مانده لیوان چاییت شستم

هوا آفتابی بود که دست پختت را قی کردم

شب ، ته سیگارهایت را دور ریختم

و صبح ، از سطل آشغال بیرونشان آوردم

هوا ابری بود

هوا ابری بود که نفس کشیدم

باران می بارد

باران می بارد که می خواهم خودم را دار بزنم

نظرات 5 + ارسال نظر
داداش دانیال سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1384 ساعت 03:16 ب.ظ http://music-city.blogsky.com

سلام وبلاگ خوبی داری خوشم اومد به من هم سر بزن من وبلاگ رو با موزیک درخواستی شما آپ می کنم خوشحال می شم ممنون

شمن سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1384 ساعت 09:33 ب.ظ http://kerman.blogsky.com

عجب وبلاگ برف و بارانی...بزن بزن که داری خوب میزنی بزن بزن...

دادشیو شنبه 24 دی‌ماه سال 1384 ساعت 03:52 ب.ظ

آقای شمن. الان چند روزه که یه جبهه هوای پر فشار داره آب و هوای ایران رو مورد فشار قرار میده. الان کل این مملکت اوضاعش همینجوری پر از برف و بارونه. دیگه این وبلاگها جای خود داره.

هاله چهارشنبه 28 دی‌ماه سال 1384 ساعت 09:41 ق.ظ http://haleh.blogsky.com

پوریا ...حال من بد بید از دست پختت !!‌:))

گندمین دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 11:11 ب.ظ http://gandomin.com

باران می بارد که می خواهم اشک هایم را نبینی
باران می بارد که بودنت را با یادآوری خاطرات می خواهم فراموش کنم
باران می بارد که دلم هوای باریدن هایت را دارد
ابر بود که مرا نمی دیدی
شب بود که دلم را تاریک دیدی
غم می بارد این روزها...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد